arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۵۷۹۷۱
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۰۵ تير ۱۳۹۹
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۵ تیر ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: به موسوى جزايرى، [امام جمعه خوزستان] در خصوص افراط‏‌ كارى که چادر را در آنجا اجبارى كرده‌اند، تذكر دادم

«خاطرات آیت الله هاشمی»: در گزارش ها خبر آسیب دیدن ایستگاه فضایى روسـیه مـورد توجـه اسـت. یک سفینه فضایى که براى تدارکات مى خواسته به ایستگاه میـر ملحـق شـود، بـا آن برخـورد کـرده و باعث از کار افتادن نیمى از مولد برق آن شده و عملاً بـسیارى از دسـتگاه هـا از کـار افتـاده است. برنامه ارسال و مسایلی براى تعمیر دارند و مطئمن نیستند که موفق شوند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۵ تیر ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: به موسوى جزايرى، [امام جمعه خوزستان] در خصوص افراط‏‌ كارى که چادر را در آنجا اجبارى كرده‌اند، تذكر دادم

 

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.

سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر می‌شود) در زیر آمده است

 

 

سال ۱۳۷۱
در خانه بودم. وقتم بيشتر به استراحت و كمى به مطالعه گذشت. استخر را آب انداختم و عصر هم استفاده كردم؛ سرد بود. سرماخوردگى داشتم كه عصر بعد از شنا خوب شد. در حياط منزل، منظره رفتار يك گربه با بچه‌اش، توجه‌ام را جلب كرد؛ برخورد محبت‌آميز دو طرف، شيردادن همراه محبت زياد و ليسيدن بچه، نمايش‌هاى آكروبات و قائم موشك‌بازى بچه در مقابل مادر و...
شب محسن[هاشمي، رييس‌دفتر بازرسي رييس‌جمهور] آمد. مطالبى دربارة بازرسى داشت. فائزه دربارة تربيت بدنى و فاطى هم دربارة بيمارستان‌ها مطالبى داشتند.

 

 

سال ۱۳۷۲
بعد از نماز مقدارى در ساحل دريا قدم زدم و منظرة جالب بالا آمدن خورشيد را تماشا كردم. با چند نفر سرباز كه براى محافظت، در اطراف مقر، نگهبانى مى‌دادند، صحبت كردم؛ از اهالي يزد و اراك و بابل و سارى بودند. معلوم شد آنها را براى حفاظت ما از تهران به ساري آورده بودند؛ قرار نبود چنين اقدامى بكنند. گفتند حدود بيست نفر هستند.
بعد از صرف صبحانه با اتوبوس به سوى زيباكنار حركت كرديم. محسن و فائزه از ما جدا شدند كه به تهران برگردند. برنامه داشتند. تمام مسير را تا لنگرود از جاده ساحلى رفتيم. پنج ساعت و نيم در راه بوديم. واقعاً منظره‌ها و عمران چشمگير است. با ميوه و لقمه‌اى نان پذيرايى شديم.
ساعت يك بعدازظهر به [استراحتگاه سازمان صداوسيما در] زيباكنار رسيديم. بلافاصله براى صرف ناهار به رستوران رفتيم و سپس نماز و كمى استراحت. با اتومبيل در محوطه و خيابان‌هاى استراحتگاه گردش كرديم. خلوت بود و مسئول آن توضيحات داد. حدود چهل هكتار با ظرفيت پذيرش حدود دويست خانوار است و تأسيسات رفاهى مناسب و ارزان و ساحل خوب و ارزنده گيلان و سالن‌هاى مناسب براى آموزش و برنامه‌ها دارد. ساخت آن قبل از انقلاب شروع و بعد از انقلاب تكميل شده است. در ساحل براى خانم‌ها، وقت جداگانه براى استفاده از دريا گذاشته‌اند. اول همراهان خانم، از دریا استفاده كردند و سپس نزديك غروب با قايق به عمق دريا رفتيم و مقدارى شنا كرديم.
بعد از نماز مغرب، در رستوران دسته‌جمعى شام خورديم. شام‌شان ماهى سفيد، بهتر از ناهارشان بود. با اتوبوس به سوى فرودگاه رشت حركت كرديم. در خيابان‌هاى شهر دسته‌هاى عزادارى محرم مشغول عزادارى بودند. ساعت يازده‌ونيم شب از فرودگاه به سوى تهران پرواز كرديم و ساعت دوازده به تهران رسيديم. با اتومبيل به خانه رفتيم.

 

 

سال ۱۳۷۳
براى افتتاح سمينار سالانه قوه قضاييه، از خانه به محل ديوان عالى كشور رفتيم. قبل از صحبت من، مى‌خواستند برنامه‌اى براى شهداى هفتم تير و شهيد بهشتى نمايش بدهند كه به خاطر ضعف برنامه‌ريزي، نتوانستند انجام دهند؛ بد شد. آقاى [اسماعیل] شوشترى، [وزیر دادگستری]، خيرمقدم گفت و گزارشي از پيشرفت‌هاى قوه قضاييه در اصلاح قوانين و تربيت نيرو و ساختمان و تجهيزات و عملكرد داد. من هم صحبت مفصلى دربارة مسايل روز و وضع كشور و قوه قضاييه كردم. بعد از سخنرانى، مصاحبه كوتاهى راجع به قانون دادگاه‌هاى عمومى نمودم و به آقاى [سید محمدعلی] موسوى جزايرى، [نماینده ولی‏‌فقیه در استان خوزستان] كه از اهواز آمده بود، در خصوص افراط‏‌كارى در آنجا كه چادر را اجبارى كرده‌اند، تذكر دادم.
آقاى [جلیل] بشارتى، [رییس دفتر امور مناطق محروم نهاد ریاست‏‌جمهوری] آمد. دربارة مناطق محروم امكانات بيشتر خواست. آقاى [حسین] محلوجى، [وزیر معادن و فلزات] و آقاى [علی] كلاهدوز، [معاون وزیر در امور معادن] آمدند. گزارشی از صنايع مس، برنامه رساندن توليد مس به دويست هزار تن با توسعه کارخانه مس سرچشمه و استفاده از تكنولوژى ليچينگ و فعال كردن معدن سونگون اهر و ميدوك شهر بابك دادند و و خواستند قيمت مس را كه ارزان است، اصلاح كنيم كه با بازار يك قيمت باشد. عصر آقاى موحدى، فرمانده حفاظت سپاه آمد. در مورد يكى از پاسداران مطلبى داشت. در جلسه هیأت دولت شركت كردم.
شب با آیت‏‌الله خامنه‌اى جلسه داشتيم. دربارة سفر آقای [حیدر] علي‏‌اف، [رییس‏‌جمهور آذربایجان] به‌ تبريز، مصوبه مجلس دربارة شهرهاى اطراف تهران، بنياد مستضعفان، انفجار حرم امام رضا(ع) و تبليغات و احتمالات آن صحبت كرديم. شب به خانه آمدم. ياسر، گزارش سفرش به كانادا و بررسى طرح پارك طبيعى ملى را داد.

 

 

سال ۱۳۷۴
ديشب با تب خوابيدم و با تب به هتل لاله در مراسم هفته قوه قضایيه رفتم. آقاي [اسماعیل] شوشتري، وزير دادگستري، گزارش خوبي از وضع قضایيه داد و من هم در اهميت و وظايف قوه صحبت كردم.
تا ساعت یازده‏‌و نیم،كارهاي دفتر را انجام دادم. نمايندگان آذربايجان‏‌غربي آمدند. هر يك دربارة اوضاع حوزه انتخابيه خود صحبت كردند و معمولاً با ذكر خدمات دولت در برنامه اول و تمجيد از برنامه‌هاي سازنده من و خواسته‌هاي جديد. تقاضا داشتند، سفر بعدي‌مان به آنجا باشد؛ پذيرفتم. [آقای نجم‏‌الدین شیخ]، قائم‏‌مقام وزارت امور خارجه پاكستان و اخوي محمد، [قائم‏‌مقام وزارت امور خارجه] آمدند. در مورد توسعه روابط حرف زديم. از اوضاع متشنج كراچي پرسيدم.
عصر شوراي اقتصاد، جلسه با چند مصوبه داشت. با آقايان [حسن] حبيبي، [معاون اول رییس‏‌جمهور] و [سیدمحمد] ميرمحمدي، [دبیرکل سازمان اموراداری و استخدامی]، دربارة زياد بودن حقوق جديد مديران كه باعث اعتراض شده، صحبت كردم. آقاي [علی] فلاحيان، [وزیر اطلاعات]، تلفني خبر سوءقصد به جان حُسني مبارك، [رییس‏‌جمهور مصر] در اتيوپي را داد.

 

 

سال ۱۳۷۵
صبح زود فائزه به منزل آمد و براى محتواى مصاحبه مطبوعاتي‏‌اش مشورت كرد. تا ساعت هشت و نیم صبح، كارها مطابق برنامه روزانه انجام شد. [آقای اسکار والنزوئلا]، سفير فيليپين براى خداحافظى آمد و از كمك ايران براى آشتى در جنوب با ميندانائو تشكركردكه برايشان مهم است.
[آقای اسحاق جهانگیری]، استاندار اصفهان آمد. براى برنامه سفرم به اصفهان مذاكره شد و گزارش وضع اصفهان و اختلافات بين آقايان [سیدجلال‏‌الدین] طاهرى، امام‏‌جمعه و [حسین] مظاهرى، ریيس‏‌حوزه [علمیه] را داد كه مشكل‏‌آفرين شده و اوج آن در نماز عيد [قربان] گذشته بوده است. نظر شوراى نگهبان در مورد تعويض استاندار براى انتخابات مطرح شد؛ قرار شد نپذيريم؛ گرچه مصمم است تا آخر سال بيشتر نماند.
آقاى [محسن] نوربخش، [رییس‏‌کل بانک مرکزی] آمد. گزارش وضع اقتصاد كلان را داد كه خوب است. تورم مهار شده، سرمايه‌گذارى خوب است و رشد اقتصادى مطلوب و تعهدات ارزي كاملاً مطلوب و ذخاير ارزى هم بيش از پنج ميليارد دلار است. راجع به رياست‏‌جمهورى آينده مذاكره شد.
دكتر [حسن] حبيبى، [معاون اول رییس‏‌جمهور] آمد. گزارش توزيع سهميه‌هاى ارزى را داد و در مورد نحوة واگذارى سهام كارخانجات نظر خواست. در مورد تعیین استاندار خراسان و اقدام نپخته وزارت‏‌كشور [در عزل استاندار و تعیین سرپرست] صحبت شد. عصر شوراى انقلاب فرهنگى، جلسه با چند مصوبه داشت. قرار شد مسأله اسلامى‌تركردن دانشگاه‌ها در دستوركارشان باشد. شب در دفترم خوابيدم.

 

 

سال ۱۳۷۶
در منزل بودم. بیشتر وقت به اصلاح طرح تنظیم کلید قـرآن گذشـت. طرحـى کـه از سـوى مرکز فرهنگ قرآن ارایه شده، ناقص است. عصر هم از استخر خانه اسـتفاده کـردم. شـب، دکتر میلانى براى ادامه معالجه سرماخوردگى‌ام آمد.

در گزارش ها خبر آسیب دیدن ایستگاه فضایى روسـیه مـورد توجـه اسـت. یک سفینه فضایى که براى تدارکات مى خواسته به ایستگاه میـر ملحـق شـود، بـا آن برخـورد کـرده و باعث از کار افتادن نیمى از مولد برق آن شده و عملاً بـسیارى از دسـتگاه هـا از کـار افتـاده است. برنامه ارسال و مسایلی براى تعمیر دارند و مطئمن نیستند که موفق شوند.

مهدى، [مدیرعامل شرکت سکوهاي دریایی] گزارش کارش در فازل اول پارس جنـوبى را داد. فائزه، [نماینده تهران ] اخبارى در مورد پیشنهادهاى [حزب] کارگزاران براى کابینـه
و حوادث مجلس و نزاع بین دو خط داد. محسن، [رییس دفتر رییس جمهور] درباره برنامه یک روز با رییس جمهور در صداوسیما صحبت کرد.

نظرات بینندگان